بهونه برای گریه زیاد هست ! اما امان از گریه های بی بهونه . . . !
.
.
.
هرکس جای من بود ، می بُرید
اما من هنوز می دوزم ، چشم امید به راه . . .
.
.
.
گراهام عزیز !
تلفنی که زنگ نمی خورد که نیازی به اختراع نداشت !!
حوصله
ات سر رفته بود ” چسب ِ قلب ” اختراع می کردی ؛ می چسباندیم روی این ترک
های قلب ِ صاحب مرده مان و غصه ی زنگ نخوردن ِ تلفنی که اختراعش نکرده ای
را نمی خوردیم !!
ساده بگویم گراهام بل عزیز ! حال ِ این روزهای مرا ، تو هم مقصری . . .
- زمان انتشار: 25 بهمن 1394
-
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .